راستینی و مامانی ملوک
مدتیه که مامانم حال نداره و چون نمی تونست بچه ها را نگه داره از مادر شوشو خواهش کردیم که ار شنبه بیان و پیش بچه ها باشن تا ما بتونیم بریم سرکار..
خدا رو شکر راستینی خوب کنار اومد و اصلا غریبی نکرد..
یه اتفاق بد هم افتاد که هممون خیلی ترسیدیم.. دیروز راستینی از پله ها افتاد که به لطف خدا چیزیش نشد و به خیر گذشت..
خدایا ممنونم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی